باورهای نادرست در دیابت
گفتگو با دکتر ايرج خسرونيا متخصص داخلي
باورهاي نادرست درخصوص بيماريها همواره سدي بر سر راه سلامت ماست. اين
باورها که از روزگار کهن سينه به سينه به ما منتقل شده است گاهي آنقدر دور
از واقعيت جلوه ميکند که متخصصان آموزش سلامت را وادار ميکند به اصلاح
اين باورها بپردازند. اين هفته در گفتگو با دکتر ايرج خسرونيا، رييس جامعه
متخصصان داخلي ايران و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي درباره
برخي از همين باورها حرف زديم.
آقاي دکتر! بين خيلي از مردم باوري
وجود دارد مبني بر اينکه ديابت از مصرف بيش از حد مواد قندي مثل قند و شکر
ناشي ميشود. آيا واقعيت اينگونه است؟
اجازه بدهيد اينطور جواب
شما را بدهم که در صورت بروز ديابت، مصرف زياد مواد قندي ميتواند موجب
افزايش بيشتر قندخون شود. همانطور که ميدانيد ديابت اساسا يا از کاهش
ميزان توليد و ترشح انسولين و يا از اختلال عملکرد آن ناشي ميشود. مصرف
زياد مواد قندي نميتواند به کاهش ترشح انسولين و يا نقص عملکرد آن بينجامد
و لذا موجب پيدايش ديابت نميشود. در ديابت نوع 1 که در آن سلولهاي بتاي
لوزالمعده قادر به توليد انسولين نيست و يا انسولين بسيار کمي ترشح ميکند
عوامل متعددي نظير عوامل ژنتيکي، نقص در دستگاه ايمني بدن و عوامل محيطي به
تخريب سلولهاي بتا منجر ميشوند. در ديابت نوع 2، نقص در عملکرد انسولين
موجب افزايش قندخون ميگردد. مقاومت در برابر عمل انسولين در سطح سلولهاي
بدن موجب ميشود که انسولين توليد شده نتواند کار خود را به نحو احسن انجام
دهد و در نتيجه، چنين مقاومتي در برابر انسولين موجب افزايش غلظت قندخون
ميشود. دو عامل عمده دخيل در پيدايش ديابت نوع 2 عبارتاند از: چاقي و
سابقه فاميلي ديابت.
باور ديگري بين بسياري از ديابتيها وجود دارد
که قند تنها در غذاهايي که بهعنوان دسر مصرف ميشوند، وجود دارد! آيا اين
باور درست است؟
قندهاي مختلفي موجب افزايش قندخون ميشوند. غذاهايي
که به عنوان دسر صرف ميشوند، قندي دارند که تحت عنوان ساکاروز از آن نام
برده ميشود. اغلب غذاهاي بستهبندي شده مثل حبوبات، لوبياهاي کنسرو شده و
سسها نيز حاوي مقداري قند هستند. بيماران بايد قبل از خوردن غذاهاي
بستهبندي شده، مشخصات و منابع قند موجود در غذاها را از روي برچسب آنها
بخوانند.
ميوه و آبميوه چهطور؟
آنها نيز حاوي قند هستند
(حتي اگر روي برچسب آبميوهاي نوشته شود که شيرين نشده يا قندي به آن
افزوده نشده است). توجه داشته باشيد که قند طبيعي موجود در ميوهها نيز
ميتواند موجب افزايش قندخون شود.
يک باور ديگر اين است که بيماران مبتلا به ديابت فقط بايد مصرف مواد قندي را از رژيم غذايي حذف کنند. نظر شما چيست؟
پيش
از هر چيز بايد توضيح بدهم که حذف تمام منابع قند از رژيم غذايي فرد
ديابتي نه ممکن است و نه معقول. غذاهاي مقوي نظير ميوهها که مقداري قند
نيز دربردارند بايد در رژيم غذايي فرد مبتلا به ديابت وجود داشته باشند.
بيماراني که انسولين دريافت ميکنند بايد قندهاي ساده و تغليظ شده را از
رژيم غذايي خود حذف کرده و فاصله زماني بين وعدههاي غذايي را به دقت رعايت
کنند. به علاوه اين بيماران بايد ياد بگيرند که چگونه در مواقع تغيير در
ميزان غذاي مصرفي يا مقدار کربوهيدرات رژيم غذايي دوز انسولين خود را
تغيير دهند.
در بيماراني که از قرصهاي پايينآورنده قندخون استفاده
مينمايند، مصرف قندهاي ساده بايد محدود شود و چنانچه بيمار چاق باشد،
ميزان کالري مصرفي بيمار نيز تقليل يابد. براي نيل به اين هدف محدود کردن
مصرف چربي در رژيم غذايي ضروري است.
برخي از بيماران ديابتي ميگويند چنانچه براي کنترل قندخون در ديابت نوع 2 انسولين شروع شود، قطع آن امکانپذير نيست!
خب،
در جريان استرسهاي حاد (بيماريهاي مختلف، عفونتها يا اعمال جراحي) و يا
هنگامي که بيمار مبتلا به ديابت نوع 2 ناچار از داروهايي که قندخون را
بالا ميبرند استفاده ميکند، ممکن است براي کنترل قندخون به تزريق انسولين
نياز پيدا شود. چنانچه قندخون بيمار مبتلا با رژيم غذايي تنها يا رژيم
غذايي و قرصهاي پايينآورنده قندخون به خوبي کنترل ميشود، بعد از برطرف
شدن شرايط استرس حاد، بيمار ميتواند به همان روش سابق عمل کند. گاهي نيز
انسولين براي کنترل قندخون افراد چاق مبتلا به ديابت نوع2، که نميتوانند
وزن خود را کم کنند به کار برده ميشود. در اين حالت چنانچه بعد از شروع
انسولين درماني بيمار موفق به کم کردن وزن خود شود، ميتواند به تدريج
مقدار انسولين تزريقي خود را تقليل داده و قندخوناش را با رژيم غذايي تنها
يا با استفاده از قرصهاي ضدديابت کنترل نمايد.
ميگويند نياز به مقادير بالاي انسولين براي کنترل قندخون، به معني شدت وخامت ديابت است. آيا اينطور است؟
برخلاف
داروهاي ديگر که با مقادير استاندارد تجويز ميشوند، مقدار استانداردي
براي انسولين که در همه بيماران موثر باشد، وجود ندارد، بلکه مقدار انسولين
مورد نياز هر بيماري براساس ميزان قندخون وي تعديل و تنظيم ميشود. اگر
مقدار انسوليني که به بيمار تزريق ميشود نتواند قندخون را به خوبي کاهش
دهد، ممکن است بيمار چنين تصور کند که ديابتاش وخيمتر است. بيمار بايد
بداند که عوامل متعددي نظير چاقي، بلوغ، بارداري، بيماريهاي فيزيکي و
رواني و برخي از داروها، قابليت اثر انسولين را در پايين آوردن قندخون تحت
تاثير قرار ميدهند. به علاوه براي اجتناب از کاهش شديد قندخون پزشکان
درمان با انسولين را اغلب با مقادير کمتر از آنچه که براي کنترل بهتر
قندخون بيمار لازم است شروع کرده و به تدريج مقدار انسولين تزريقي را
افزايش ميدهند تا قندخون بيمار به مقادير مطلوب تقليل يابد.
بيماران ديابتي درباره باقي ماندن حباب هوايي در داخل سرنگ به هنگام تزريق انسولين زياد ميپرسند. آيا واقعا خطرناک است؟
نه،
چنين باور غلطي از آنجا ناشي ميشود که بيماران تصور ميکنند که انسولين
را درون رگ خوني (سياهرگ) تزريق ميکنند. بيماران بايد بدانند که وجود حباب
هوايي در سرنگ به هنگام تزريق انسولين هيچگونه خطري را متوجه سلامت آنان
نميکند. البته بايد توجه کرد که وجود حباب هوايي در سرنگ موجب ميشود که
انسوليني که تزريق ميگردد کمتر از مقدار حقيقي آن باشد.
برخي از
بيماران ديابتي فکر ميکنند قندخون در طول مدت شبانهروز بايد ثابت باشد.
به همين دليل وقتي خودشان با گلوکومتر آزمايش قندخون انجام ميدهند، نگران
ميشوند؟
قندخون بهطور طبيعي در طول مدت شبانهروز متغير است.
ميزان آن قبل از صرف وعدههاي غذايي به کمترين حد و يک تا دو ساعت بعد از
غذا خوردن به حداکثر ميرسد. هدف از درمان ديابت کاهش ميزان نوسانات شديد
در غلظت قندخون در طول شبانهروز است و نه از بين بردن نوسانات طبيعي.
گردآوری و انتشار : پایگاه تخصصی دیابت ایران
|
|
توسط :
diabeti در تاریخ : 28-05-1391, 21:32
بازدیدها : 9166
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت
ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .